دلم باران می خواهد
بارانی آرام...
اما طولانی
تا دست در دست قطره هایش
و پا به پای نمناکی اش
تمام کوچه باغ ها را
با پاهایی برهنه قدم زنم
و زیر لب با لحن سبز باران
زمزمه کنم دعاهای بارانی ام را
من بغض می کنم
آسمان ببارد
آسمان بغض کند
من اشک ریزم
آنگاه هردو آرام شویم