پست ثابت

در این وبلاگ خندیدن ممنوع است




چه حرف بی ربطی ست که مرد گریه نمی کند...

گاهی آنقدر بغض داری که باید مرد باشی تا بتوانی گریه کنی...

برای دل خودم می نویسم ...

برای دلتنگی هایم

برای دغدغه های خودم

برای شانه ای که تکیه گاهم نیست !

برای دلی که دلتنگم نیست ...

برای دستی که نوازشگر زخم هایم نیست ...

برای خودم می نویسم !

بمیرم برای خودم که اینقدر تنهاست !.!.!.!


همه چيز از يه بطري بازي شروع شد ؛
كمي بعد از نيمه شب ،
همه مست و خراب ...!!
بطري چرخيد ، چرخيد و چرخيد ...
همه چشمها به چرخشش بود !
حركتش كم شد
كم تر و كم تر ...!!
تا بالاخره ايستاد !
سرش به طرف من بود به هر حال من بايد اطاعت مي كردم
با چشم مسير سر تا انتهاي بطري رو طي كردم !
آخرش رسيد به اون ...
نگاهم كرد و خنديد !
بلند بلند مي خنديد !
دليل خنده هاش رو نمي فهميدم تا اينكه ساكت شد و خيره به من !
به لباش چشم دوخته بودم منتظر اينكه بگه رو دستات راه برو يا صورتت رو با سس بشور ...
يا يه چيزي مثل همينا ...!!
كه يهو كوبيد روي ميز و ابرو هاشو تو هم كرد ...!!
گفت : حكم ؛
عاشقم شو ...!!
و من بايد عمل مي كردم اين قانون بازي بود ...!!

يـه دخـتر بايـد 

خووول و ديوونه باشه 

جورى كه بگى خدا منو از دست اين نجات بده

لوس و حسود باشه

رژ پُرنگ بزنه جورى كه دلت آب شه براش

كُـلى عكس بگيره

اگه عاشقت باشه هر دو ديقه يه بار بگه

گااااز بگيره

لوس حرف بزنه

هم شيطون هم خانوم باشه

خنگ باشه و با خنگ بازياش بخندونتت

ﯾﺎﺩﻡ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﺪﻭﻡ ﻓﯿﻠﻢ ﺑﻮﺩ ، ﺍﻣﺎ ﻣﻄﻤﺌﻨﻢ ﮐﻪ ﻫﻤﻔﺮﯼ ﺑﻮﮔﺎﺭﺕ
ﺍﯾﻦ ﺩﯾﺎﻟﻮﮒ ﺭﻭ ﺑﺎ ﯾﻪ ﺧﺎﻧﻤﯽ ﺩﺍﺷﺖ

ﻣﺮﺩ : ﭼﺸﻤﺎﺕ ﺍﺫﯾﺘﺖ ﻣﯽﮐﻨﻦ ؟
ﺯﻥ : ﻧﻪ !
ﻣﺮﺩ : ﺍﻣﺎ ﺩﺍﺭﻥ ﻣﻨﻮ ﻣﯿﮑﺸﻦ...

به سلامتی "دريا" كه همه با "لبش" خاطره دارن

واسه مــن خواستــــن یعنـــــــــــــی:"داشـــتن"
پــــس اگه ندارمــت یعنــــی نخواستمت!

مرد و غیرتش....

اونایی که با یه نه گفتنشون میفهمی که نباید اصرار کنی....
وقتی بهت اخم میکنه باید شالتو بکشی جلو....
اونایی که وقتی میخوای از پیششون بری دست میکشن رو لبت میگن کمرنگ کن رژتو...
وقتی تو یه جمع اید از بغلت تکون نمیخوره...
وایمیسه سر کوچه تا تو بری تو خونه...
اگه بخوای اشتباه کنی پیشه خودت بگی اگه بفهمه میکشتم....
قبل مهمونی باید لباستو بهش نشون بدی تا ok بده...
اونایی که خنده و شیطونیاشون فقط و فقط مال تو و اخمشون واسه بقیه....

پسری که غیرت نداره روشن فکر نیست...

قابلیت حامله شدن داره...

ﭼﻪ ﭘـــــﺮ ﺟـــــﺮﺃﺕ ﻭ ﻣﻐـــﺮﻭﺭ ﻣـﯽ ﺷــﻮﺩ ﺩﺭ ﺑـﺮﺍﺑــﺮﺕ
ﮐﺴـــﯽ ﮐﻪ ﻣـــﯽ ﻓﻬﻤــــــﺪ
ﺍﺯ ﺗـــــــﻪ ﺩﻝ ﺩﻭﺳـﺘــــﺶ ﺩﺍﺭﯼ ..

لــبــخــنــد بـــزن. . .!!
عـــکــاس مـــدام ایــن جــمـــلــه را تــکـــرار مـــی کــنـــد . . .
اصـــلا بــرایـــش مـــهـــم نــیـــســـت،کـــه در وجـــودتــ . . .
حــتـــی یـــک بــهــانــه بــرای لــبــخــنـــد نــیـــســـتــــ . . .

آدمــــ هــــــــا ... 

بی آنــــــــکه بداننـــــــد

در گوشـــــــه ای از دنیــــــــــا 

تمــــــــامــــ دنیـــــــــای کســـــــــی شـده انــــــــد ...!

امروز یجورایی تولد وبلاگمه :D


همه ما یه جورایی و یه زمانی، جزء اقلیت های هندی بوده ايم !
چون همه ما تقريباً یه روزی یه گاوی رو به عنوان عشق پرستیده ایم! ...

به بعضیام باید گفت:

اگـــــه حس میکنــی خیلـــــــی بارتـــــه واست” گاری ” بگیرم !

ميگي : مي آد اونيكه رفت
از پسـ ِ روزاي سياه
ساعت 25 شــَبـ
روز ســـي ُ دومـ ِ مـــآه .. !

کاش دنیا یکبار هم که شده 

بازیش را به ما می باخت

مگر چه لذتی دارد

این بردهای تکراری برایش؟!


از نظر من
زن باید لُـــپ داشته باشه
تا وقتی که نـــاز میکنه مردش لُـــپشو گاز بگیره ...

ﺍﻟﻬﯽ!

ﺑﺎﺧﺎﻃﺮﯼ ﺧﺴﺘﻪ، ﺩﻝ ﺑﻪ ﮐَﺮﻡ ﺗﻮ ﺑﺴﺘﻪ

ﺩﺳﺖ ﺍﺯ ﺍﺳﺎﺗﯿﺪ ﺷﺴﺘﻪ ﻭ ﺩﺭ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﻧﻤﺮﺍﺕ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺍﻡ .

ﭘﺎﺱ ﺷﻮﻧﺪ ﮐﺮﯾﻤﯽ

ﭘﺎﺱ ﻧﺸﻮﻧﺪ ﺣﮑﯿﻤﯽ

ﻧﯿﻔﺘﻢ ﺷﺎﮐﺮﻡ، ﺑﯿﻔﺘﻢ ﺻﺎﺑﺮﻡ

ﺍﻟﻬﯽ ﺷﻬﺮﯾﻪ ﻫﺎ ﺑﺎﻻﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﯿﺪﺍﻧﯽ ،

ﻭ ﺟﯿﺒﻢ ﺧﺎﻟﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﻣﯿﺒﯿﻨﯽ

ﻧﻪ ﭘﺎﯼ ﮔﺮﯾﺰ ﺍﺯ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﺩﺍﺭﻡ

ﻭ ﻧﻪ ﺯﺑﺎﻥ ﺳﺘﯿﺰ ﺑﺎ ﺍﺳﺘﺎﺩ،

ﺍﻟﻬﯽ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﯾﯽ ﺭﺍﭼﻪ ﺷﺎﯾﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ ﭼﻪ ﺑﺎﯾﺪ!؟


به قول یکی:

یه لحظه هایی تو زندگی هست که سرجمع دو دقیقه هم نبوده

اما یه عمره یادش داره ما رو داغون میکنه …!!


روزگار با ما خوب تا نکرد

ما را خوب " تا " کرد

مشکل از اونجایی شروع شد که سطح درآمد بعضیا از سطح فرهنگشون جلو زد!!!

من همیـــــــنم که هســـــــــتم

میــــخوای مــــثل بــــقیه باشــــــم?

بقیــــه هســـــــتن

پسر بچه : دوست دارم !
دختر بچه : مثل آدم بزرگا ؟!
پسر بچه : نـــــــه ، راستـــــــکی ...!

وقتی یه مرد...
موهاشو درست نمیکنه...
صورتشو اصلاح نمیکنه...
وقتی با دوستاش بیرون نمیره...
وقتی دیگه از شور و حالش خبری نیست...
وقتی دیگه براش مهم نیستند دیگران...
وقتی تو لاک خودشه...
وقتی با هر لباسی میره بیرون ، براش مهم نیست نگاه دیگران...
وقتی از خودش دست میکشه....
وقتی درد میکشه و ضجه نمیزنه ، بجای ضجه فقط نگاه میکنه...
از آینده دست می کشه...
این پسر داره مثله یه آدم برفی چیکه چیکه آب میشه...
دخترک ؛
بجای غر زدن و بهونه گرفتن...
بجای خواسته های بیهوده...
بجای ایراد گیری الکی...
بجای نازکردن های بی موقع...
یکم درکش کن ، کاری کن باهات درد و دل کنه
اینقدر درک این موضوع سخته برات ؟؟

همیشه یادمون باشه که نگفته هارو میتونیم بگیم ،

اما گفته هارو نمیتونیم پس بگیریم ... !!!!

آدمــای تـــنـها آدمــای ســـختگــــیری نیســــــتن ،

فقــــــــــط، آدم "ســـخت" گـــــــیر میارن...!

گاهي اوقات مجبوريم بپذيريم که برخي از آدمها فقط ميتوانند در قلبمان بمانند نه در زندگيمان...

گیرم که یلدا هم بیاید.

شبی هم به درازا بکشد.

برفی هم ببارد.

سفره ای هم چیده شود.

اناری هم باشد.

و دیوان حافظی هم.

چه یلدایی؟

چه برفی؟

چه فالی؟

بی تو اینجا همه شب یلداست.

همه شب سرد است.

همه شب فال مرا می گیرد، یاد آشفته تو...


تـــــــو بش ميگي دوستِ اجتمــــاعـــــــــــــــــي !!

مــــا بش ميگيم لـــــاس مخفـــــي ... ! 

وصیت نامه فوق العاده وحشی بافقی

روز مرگم،

هر که شیون کند از دور و برم دور کنید

همه را مســــت و خراب از مــــی انــــگور کنیـــــد...

مزد غـسـال مرا سیــــر شــــرابــــــش بدهید

مست مست از همه جا حـــال خرابش بدهید

بر مزارم مــگــذاریــد بـیـــاید

واعــــــظ پـیــر میخانه

بخواند غــزلــی از حــــافـــظ

جای تلقــیـن به بالای سرم دف بـــزنیـــد

شاهدی رقص کند

جمله شما کـــف بزنید

روز مرگــم وسط سینه من چـــاک زنیـد

اندرون دل مــن یک قـلمه تـاک زنـیـــــــد

روی قــبـــرم بنویـسیــد وفــــادار برفـــت

آن جگر سوخته خسته از این دار برفــــت

مژده یاران شاخص شبها رسید

آرزو را در دل فردا رسید

درشب یلدا من و تو با همیم

عشق را باید شب یلدا رسید

خوش باشید طولانی