یک روز , یک جایی , ناگهان , این اتفاق برای ما می افتد
کتاب مان را می بندیم, عینکمان را از چشم بر می داریم
شماره ای را که گرفته ایم قطع می کنیم و گوشی را روی میز می گذاریم
ماشین را کنار جاده پارک می کنیم دستمان را از روی فرمان بر می داریم
اشک هایمان را پاک می کنیم و خودمان را در آینه نگاه می کنیم
همانطور که در خیابان را می رویم
همانطور که خرید می کنیم
همانطور که دوش می گیریم
ناگهان می ایستیم
می گذاریم دنیا برای چند لحظه بایستد
و بعد همانطور که دوباره راه می رویم
و خرید می کنیم
و شماره می گیرم
و رانندگی می کنیم
و کتاب می خوانیم
از خودمان سوال می کنیم
واقعا از زندگی چه می خواهیم؟؟؟
به احتمال قوی از آن روز به بعد اجازه نمی دهیم ,
هیچ کسی , هیچ حرفی , هیچ نگاهی , زندگی ما را از ما پس بگیرد
سلام
خوبید؟
فکر کنم اره !
موفق باشید . یاعلی
سلام ترانه خانم
مرسی خوبم خدارو شکر ( درست حدس زدین )
همچنین شما
پیروز باشید در پناه حق
خیلی قشنگ بود و به دلم نشست عنوان وبلاگ و این پست قشنگت وآهنگ وبلاگت
سلام آرام عزیز
مرسی از نگاه قشنگت
خوشحالم که راضی کننده بوده
پیروز باشی در پناه حق
نمیدونم از زندگیم چی میخوام :-(
اصلا سعادت چیه؟؟؟؟
تا ندونی از زنگی چه می خوای نمی تونی سعادت رو درک کنی
دیدتو به زندگی و زیستن عوض کن . زندگی اتفاقی رو برامون رقم میزنه که ازش میخوایم