شاید یکی مثل تو باشد
با شهامت خواستن
خواستنی بی پروا
آلوده به جسارت عشق
یکی زن را دیوانه وار در آغوش بکشد
و بگوید :
دوستت دارم ...
نیکی فیروز کوهی
تصویر می کنم نبودنت را
خورشید بغض می کند
می رود از آسمان نقاشی ام
ابرها صفحه نقاشی ام را به تسخیر در می آورند
اشک می ریزد
خییس می شود نقاشی ام
پاک می شوی
به همین سادگی ....